آروینآروین، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره
آریاناآریانا، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه سن داره

خاطرات آروین حیدری مدلینگ دو ساله

بعدا با هم صحبت میکینم !!!!!!

هفته گذشته با همسرم رفته بودیم تو فروشگاه ال سی واکی برای بچه ها چند دست لباس بخریم دخترم ( که الان یک سال و نه ماهشه ) تو فروشگاه مشغول وارسی رگالهای لباسها بود حتی برچسبها و مارکهاشون رو بررسی میکرد و لیبل قیمتاشون رو هم نگاه میکردم درست مثل یه آدم بزرگ من کمی اونورتر داشتم نگاه میکردم که چه میکنه یهو دیدم از تو لباسهایی که داشت بررسی اشون میکرد یه شلوار رو کشید بیرون اول قیمتشو نگاه کرد بعد هم از تو رگال درش آوردو راه افتاد وسط سالن من بلند بهش گفتم داری چی کار میکنی مامان زود اونو برگردون سر جاش اونم با خونسردی در حالیکه شلوارو که به چوب لباسیش هنوز آویزون بود داشت با خودش می برد سمت پیشخوان برای خرید گفت بعد باهم صحبت میکنیم آقایی که کم...
17 مهر 1395

سلام خانم مونادی برام جوجو می فرستی !!!!!!!

یه بار چند وقت پیش به دخترم گفتم بیا برای دوستم ویس بفرستیم دوستم هم تو جواب کلی  استیکر جوجه برای آریانا فرستاد...  خلاصه همون یکبار که جلوش این کارو کردم کافی بود یه روز داشتم شام میذاشتم پسرم هم با شوهرم مشغول تماشای تلویزیون بودند دیدم آریانا کنار مبل وایستاده تبلتو روی مبل گذاشته و هی خم میشه روشو تند تند با صدای آروم یه چیزایی میگه اول فکر کردم داره ادا در میاره یا بازی میکنه وقتی رفتم سمتش دیدم رفته تو تلگرام داره ویس می فرسته خلاصه چشمتون روز بد نبینه واسه همه کانتکتام ویس فرستاده بود سنام خانم مونادی (سلام خانم مرادی ) واسم جوجو می فرستی !!!!!!!   ...
17 مهر 1395

اینم از بچه های توخس امروزی!!!!!!!!

چند روز پیش داشتم با دخترم آریانا که هنوز دو سالش نشده از درب ورودی مجتمع واردساختمان میشدم سرایه دار مجتمع طبق معمول تو اتاقک ویژه نگهبانی ساختمان نشسته بود که با دیدن من و آریانا با صدای بلند گفت سلام آریانا من نگاهی به آریانا کردم ببینم چی میگه اما دیدم اون در حالیکه کلاهشو جلو  می کشید بی تفاوت از کنار سرایه دار رد شد فکر کردم حتما متوجه نشده اما چند قدم اون ورتر آریانا با صدای بلند گفت مامان کریمی به من سنام ( سلام )کرد جوابشو ندادم ...................عجب بابا  موندم بهش چی بگم!!!!   ...
17 مهر 1395
1